ديدم شهادت شهيد آويني امروز بود..يه مستندم داشت نشون دربارشون..يه تيکه اش رو ديدم..يک جمله ::
آنان را که از مرگ ميترسند..از کربلا مي رانند!....شايد اولين بار که بيشتر شناختمش سوم راهنمايي بودم..بچه هاي روايت فتح برامون صحبت کردند ...از همونجا عشق مستندو فيلم اونجوريش شديم:دي..يادمون رفت تااااااااا چند وقت پيش.. گفتن برين فيلمنامه نويسي..فيلمنامه نويس مذهبي کم داريم..!!...فعلا که حس نوشتنمون ته کشيده چه برسه به اون جا هااااااااا...!...يه سررفتم پروفايلت از قبل يادم بود 72فکرميکردم هستي!!....کتاب عطش رو دارم:((برا جنوب دادن..يادگاران..
حالا که کامنتيدم اينم بگم مگه شما فکر جنبه ما رو کردي..چند روز تو فکرش بوديم..:دي..../